گردهمایی امسال مقاومت ایران در 19تیر، در فرانسه، پنجره ایست
رو به ایران، رو به جهان، و شاید رو به خدا.
رو به جهانی که از این همه وحشت و شقاوتپراکنی آخوندهای رژیم ولایتفقیه، حیرتزده شده است. مثل این است که در شبی که پر از صداهای نفرتانگیز بمب و موشک و ضجه، و پر از صحنههای خونین است، ناگهان پنجرهای پرنور باز شود. با زمینهای از گل، با هوایی خنک و پر از عطر گلها، آمیخته به دل انگیزترین نغمهها،
و جهان در این پنجره با کمال تعجب میبینید که قاب این پنجره نقش و نگار ایرانی دارد! آفتابش از مشرق و اشراق ایرانی است؛ و این پنجره رو به همه حرف میزند. رو به جهان میگوید: خطا رفتهاید اگر فکر کردهاید ایران، ایران شقاوتپیشگان مرتجع است. به خدا میگوید: آنجا اگر شیاطین هر غلطی کردهاند، اما انسان هم آنجا هست. انسان! اما به هموطنان چه میگوید؟ شاید رو به هموطنان شعری میخواند. اینگونه:
رو به جهانی که از این همه وحشت و شقاوتپراکنی آخوندهای رژیم ولایتفقیه، حیرتزده شده است. مثل این است که در شبی که پر از صداهای نفرتانگیز بمب و موشک و ضجه، و پر از صحنههای خونین است، ناگهان پنجرهای پرنور باز شود. با زمینهای از گل، با هوایی خنک و پر از عطر گلها، آمیخته به دل انگیزترین نغمهها،
و جهان در این پنجره با کمال تعجب میبینید که قاب این پنجره نقش و نگار ایرانی دارد! آفتابش از مشرق و اشراق ایرانی است؛ و این پنجره رو به همه حرف میزند. رو به جهان میگوید: خطا رفتهاید اگر فکر کردهاید ایران، ایران شقاوتپیشگان مرتجع است. به خدا میگوید: آنجا اگر شیاطین هر غلطی کردهاند، اما انسان هم آنجا هست. انسان! اما به هموطنان چه میگوید؟ شاید رو به هموطنان شعری میخواند. اینگونه:
بگشا پنجرهها را
که همه حنجرهها را بستند
باز کن هرچه که در میبینی
رو به هر فکر و صدا
رو به هر حرف و ندا
یاد کن از همه کس، از همه چیز
که در این زندان تار و پلشت
دیدهها را کشتند،
و در خاطرهها را بستند
عشق میورز به هر کس، هر چیز
به درخت و در و دیوار، به آب
که در این بازار کینه و خشم
عشقها را بر دار زده،
عاطفهها را بستند
اشک را پاک کن از رخسارت
گریه را لبخندی کن
بر لب باد نشان
تا که بر گونهی هر هموطنی میگذرد
بوسه شود
در توان خود اگر میبینی
همهی خویشتنت را شعری کن
کلماتش همه امید و نوید
در نگاهت
شوق و شوری ز محبت بنشان
که همه حنجرهها را بستند
باز کن هرچه که در میبینی
رو به هر فکر و صدا
رو به هر حرف و ندا
یاد کن از همه کس، از همه چیز
که در این زندان تار و پلشت
دیدهها را کشتند،
و در خاطرهها را بستند
عشق میورز به هر کس، هر چیز
به درخت و در و دیوار، به آب
که در این بازار کینه و خشم
عشقها را بر دار زده،
عاطفهها را بستند
اشک را پاک کن از رخسارت
گریه را لبخندی کن
بر لب باد نشان
تا که بر گونهی هر هموطنی میگذرد
بوسه شود
در توان خود اگر میبینی
همهی خویشتنت را شعری کن
کلماتش همه امید و نوید
در نگاهت
شوق و شوری ز محبت بنشان
به هر آن کس که رسیدی
بی بهانه یا با هر ترفند
سر حرفی و کلامی بگشا
که در رابطهها را بستند
بی بهانه یا با هر ترفند
سر حرفی و کلامی بگشا
که در رابطهها را بستند
راه بر حس خدا بسته شده
همه چیزی در این خاک
از حضور نفس ابلیسان خسته شده
رو بگردان ز هرآن سنگ
هر آن تنگ
هر آن لحظهی بد رنگ، که ردی و نشانی ز پلیدی دارد
و هر آن برق نگاهت را
مهری کن
سر سجادهی هر باغچه ای
وردی از رحمت دادار بخوان
و بدان
که همه پاکدلان، نیکان، خوبان، نیک اندیشان
همگی همدستند!
بگشا پنجرهها را
که ره حرف و صدا باز شود
عشق، آواز شود.
از م. شوق
همه چیزی در این خاک
از حضور نفس ابلیسان خسته شده
رو بگردان ز هرآن سنگ
هر آن تنگ
هر آن لحظهی بد رنگ، که ردی و نشانی ز پلیدی دارد
و هر آن برق نگاهت را
مهری کن
سر سجادهی هر باغچه ای
وردی از رحمت دادار بخوان
و بدان
که همه پاکدلان، نیکان، خوبان، نیک اندیشان
همگی همدستند!
بگشا پنجرهها را
که ره حرف و صدا باز شود
عشق، آواز شود.
از م. شوق
http://www.ncr-iran.org/en/ncri-statements/president-elect/20641-maryam-rajavi-calls-on-the-u-s-and-the-un-to-guarantee-camp-liberty-s-security-until-all-residents-depart-iraq |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر