۱۳۹۵ تیر ۲۳, چهارشنبه

عقلای قوم و کشتی سوراخ!

عقلای قوم و کشتی سوراخ!



رفسنجانی که جمعی از کارگزاران نظام را دور خودش جمع کرده بود از «دهکده کوچک جهانی» دم زد و باند رقیب را مورد حمله قرار داد که بخاطر «عدم درک درست از شرایط جهانی، اقتصاد کشور را دچار عقب‌ماندگی کرده» و تأکید کرد که «در شرایط فعلی جهان که رشد علم و تکنولوژی سریع و پرشتابه, نمی‌توان جزیره‌ای زندگی کرد» .

رفسنجانی در بخشی از حرفهایش نسبت به بحران بیکاری هشدار داد و از آن به‌عنوان «معضل بسیار خطرناک» نام برد. همچنین به موضوع افزایش 900هزار میلیاردی نقدینگی کشور و معمای محل نگه‌داری و مصرف آنها پرداخت و گفت: ”اگر 20 درصد این نقدینگی‌ها برای تأمین نیازهای واحدهای تولیدی تعطیل شده برگردند, علاوه بر برگشت رونق به اقتصاد, مشکل بیکاری جوانان تحصیل کرده, مخصوصاً کارگران بیکار شده را حل می‌نماید که معضل بسیار خطرناک برای جوانان, خانواده‌ها و جامعه شده است . (سایت حکومتی خبر آنلاین 21تیر 95) 

سوال خیلی ساده این است که اگر اینطوری که رفسنجانی می‌گوید، پس چرا آخوندها و کارگزارانشان چنین کاری را انجام نمی‌دهند تا این «معضل بسیار خطرناک» برای نظام از روی میز برداشته شود؟ ! 

واقعیت این است که چنین حرفهایی درست مثل وعده‌های توخالی و در باغ سبز نشان‌دادنهای آخوند روحانی بر سر خرمن برجام است و هیچ پشتوانه علمی و اقتصادی ندارد.

رفسنجانی در بخش دیگری از صحبت هایش در دستگاه جنگ و دعوای باندی به سپاه پاسداران یا همان برادران قاچاقچی سپاه اشاره می‌کند و می‌گوید: ”قاچاقچی‌ها پول کارهای خود را برای ورود کالاهای قاچاق از کجا می‌آورند؟ چگونه است که صاحب یک کارخانه که ضمانتی متقن و روشن دارد, نمی‌تواند تسهیلات بانکی بگیرد, اما قاچاقچیان خیلی راحت با تسهیلات بانکی کشور, خون مردم را می‌مکند و کالاهای بنجل قاچاقی را راحت‌تر از تولیدات داخلی در سراسر کشور پخش می‌کنند ”. (همان منبع) 

آری، رفسنجانی برای کشیدن فرش قدرت از زیر پای خامنه‌ای به‌روشنی اعتراف می‌کند که این قاچاقچیها – بخوانید سپاه پاسداران – خیلی راحت و با تسهیلات بانکی، خون مردم را می‌مکند. او در بخش دیگری از صحبتهایش به مداخلة نهادهای مختلف نظام در کار همدیگر اشاره می‌کند و می‌گوید:
مداخلة نهادهای سیاسی, نظامی, اقتصادی, فرهنگی, اجتماعی و ارزشی در کارها و مسئولیت‌های دیگر نهادها, جوانان و مردم را دچار سردرگمی و کشور را گرفتار باند بازیهای مضر می‌نماید و طراوت عمومی را می‌گیرد “. (همان منبع) 


رفسنجانی از طرفی به «معضل بسیار خطرناک» بیکاری اشاره می‌کند و قاچاق سازمانیافته در نظام را علت آن می‌داند و از طرف دیگر نگران «سردرگمی جوانان و مردم» است. چیزی که به قول خودش «طراوت عمومی» را می‌گیرد. اما به نظر شما منظور رفسنجانی از این جملات چیست؟ پاسخ این سؤال را خودش در بخش دیگری از صحبت هایش داده است: «عقلای قوم کم کم دارند متوجه می‌شوند که سوراخ کردن کشتی انقلاب همه را غرق می‌کند» (همان منبع) 

واقعیت این است که تمام نگرانی رفسنجانی از سوراخ شدن و غرق شدن کشتی نظام است. او به خوبی می‌داند که وقتی قیام مردم بر پاشد، تمام باندهای نظام جارو خواهند شد. البته حق دارد که نگران باشد و بترسد، چرا که سونامی لشکر میلیونی بیکاران و فارغ‌التحصیلان جویای کار در پیش است و کشتی پوسیده و درهم شکسته نظام ولایت تاب تحمل این امواج سهمگین را نخواهد داشت.


https://telegram.me/NedayeAzadii

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر