#ايران -دست نوشته اي ازيك زنداني آزادشده زنان
لیلی از حاج داوود، شکنجهگر مشهور زنان زندانی نوشته است...
او که شکنجه قبر را اختراع کرده بود و زنانی که بعد از مدتها در این شکنجه ، حاضر بودند
کنک بخورند که بدن شان از رخوت و کرختی دربیاید .... حاج داوود رحمانی الان کجاست؟این
تنها عکسیست که از داوود رحمانی، معروف به حاج داوود، شکنجهگر مشهور زندان قزلحصار
موجود است. عکس را ۴ سال پیش، سازمان
«عدالت برای ایران» برای اولینبار منتشر کرد. اهمیت حاج داوود به این خاطر است که
او مبتکر چند شکنجهی خلاقانهی زندان قزلحصار بود. مهمترین این شکنجهها، شکنجهی
قبر یا شکنجهی قبر و قیامت است؛ شکنجهای در راستای پروژهی توابسازی، شکنجهای برای
زنان سیاسی.
حاج داوود، از زنان چشمسبز، از زنان قدبلند، و از زنان روشنفکر
تحصیلکرده متنفر بود. از زنان چشمسبز بدش میآمد چون فکر میکرد شیطانیاند. و از
زنان روشنفکر تحصیلکرده متنفر بود چون فکر میکرد زنان تنها و تنها برای دفع غرایز
جنسیشان سیاسی شدهاند و اینها مثالش را نقض میکردند. زندانیان زن، بعدها در گفتوگوهایی
با سازمانها و نهادهای حقوقبشری، در باب تنفر حاج داوود از زنان، چیزهای شگفتآور
باورنکردنی غریبی نقل کردهاند.
گفته شده زنان زندانی برای حاج داوود، آلتهای جنسی متحرک بودند.
میگویند بارها در پروژهی اعترافگیری و شکنجه، این جمله از زبان حاج داوود شنیده
شده است: شما فقط باید بزایید، پسر بزایید و به جبههها بفرستید. احتمالن به همین خاطر
است که حاج داوود ضربهها را با چکمه و لگد به آلت زنان میکوبیده؛ آنقدر که به خونریزیهای
شدید بیفتند؛ به همانجا که زنان را با آن تعریف میکرده است.
شکنجهی ابتکاری حاج داوود، شکنجهی قبر، شکنجهای بود که
حاج داوود با آن قیامت ۸۰ درصدی را نوید
میداد و معتقد بود تا ۱۰۰ درصد هم میتواند
پیش برود. حاج داوود، برای شکنجهی زنان زندانی سیاسی، آنها را به «دستگاه» میفرستاد.
دستگاه، چالههای کندهشدهی رو به دیوار بود در اندازهی قبر. زنان زندانی، ماهها
و ماهها روبهدیوار، در سکوت محض مینشستند. هیچ صدایی نباید شنیده میشد جز صدایی
از بلندگوی زندان. صحبتهایی از توابها یا «بریدهها»، صدای دعا و اذان، و در آن نشستنهای
ممتد طولانی با چشمبند، حتی صدای تماس قاشق با بشقاب غذا ممنوع بود. با اینحال، گفته
شده عدهی معدودی از زنان، برای شکستن روند شکنجه، به عمد سر و صدا میکردند تا از
قبر خارج شوند، تا هم کتک بخورند و کمی بدنشان از حالت رخوت و کرختی بیرون آمده باشد
و هم چند دقیقهای آن صدای ممتد بلندگوها را نشنوند.
بسیاری از زنان رهاشده از دستگاه، هرگز به زندگی عادی بازنگشتند؛
زنانی که ماهها و ماهها و ماهها در تاریکی مطلق، با چشمبند، در قبر و روبهدیوار
نشسته بودند.
حاج داوود رحمانی کجاست؟ میگویند در سرآسیاب دولاب، آهنگری
داشته است. زنده است یا نه؟ نمیدانم. فقط میدانم زیر پایمان حمام خون است. هر چه
بیشتر بخوانی، بیشتر میفهمیاش.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر