۱۳۹۴ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

#ايران -بيانيه زنداني سياسي ارژنگ داودي در مورد ضرورت تحريم نمايش انتخاباتي




#ايران -بيانيه زنداني سياسي ارژنگ داودي در مورد ضرورت تحريم نمايش انتخاباتي 


رژيم ولي‌فقيه كه حاكميت ملي را سلب نموده است و يك ديكاتوري فاشيستي مذهبي برپا نموده است و به سركوب خونين و مستمر مردم ايران بسنده نكرده است بلكه بساط جنگ‌افروزي و كشتار مردم بي‌گناه را در منطقه گسترش داده است. اين بيانيه جهت اطلاع عموم و انتشار در رسانه‌ها در اختيار «فعالين حقوق‌بشر و دمكراسي در ايران» قرار داده شده است متن بيانيه به قرار زير است:
گذري بر نمايشهاي انتخاباتي در سرگردنه داري فقيه
تناقضي بارز در دنيايي دانشور كنوني با دنياي كهنه ملايان مرتجع.
هم ميهنان؛
فهرست مشكلاتي كه جامعه ايران با آن روبه‌رو است, بي‌پايان مي‌نمايد. سالهاست كه ما بوي تعفن استبداد مذهبي, فساد اخلاقي, اقتصادي و سياسي يك رژيم در حال احتضار را استنشاق مي‌كنيم و با چشمان خود مي‌بينيم كه نهادهاي قلدرصفت سرگردنه داري خود مخرب فقيه يكي پس از ديگري چنان در حال نابودي و اضمحلال است كه فضاي حاكم بر كشور, مالامال نارضايتي و در خواست عمومي براي تغييرات اساسي است.
در پاسخ به اين درخواستها نيز دهها پيشنهاد مطرح شده كه همگي ادعا دارند كه اساسي و ريشه‌اي و يا حتي انقلابي هستند. ولي عملاً اين احساس را در وجود ما القاء مي‌كنند كه انگار از كسي كاري ساخته نيست؟! اشاعه انواع اين آدرس هاي غلط و ترويج اين‌گونه احساسات پوچ كه توسط مزدوران اطلاعاتي ـ امنيتي به‌طرزي گسترده در جامعه منتشر مي‌شود براي نيل به آزادي و استقرار دمكراسي در ميهن اهورايي بسيار خطرناك است.
در دنياي امروز كه فقط و فقط حاكميت حقيقي قاطبه مردم در سرنوشت خويش مي‌تواند پاسخ به مشكلات بي‌پايان در جوامع استبداد زده باشد, ديگر نمي‌توان در انتظار قهرمانها يا اسطوره‌ها يي از جنس شاهزاده‌اي سوار بر اسب سفيد نشست يا منتظر ماند تا مشكلات به خودي خود حل‌وفصل گردد. اين شيوه تفكر به‌زودي ايران را به ايرستان تبديل كرده و ما را به زباله‌دان پوسيده تاريخ پرتاب خواهد كرد.
در شرايط كنوني مهمترين مانع اساسي در كشور ما پيدايش جعلي دو اردوگاه جنايت‌پيشه است كه براي حفظ كليت رژيم؟! هر يك با ديگري جنگ زرگري با همديگر راه انداخته است. يكي از اين دو اردوگاه خود را متعهد به حفظ بي‌كم و كاست نهادهاي فعلي جامعه كه در حال انقراض تاريخي هستند, مي‌داند و ديگري هر چند بر اين تصور است كه ضروري‌ترين مسائل يك دولت مثلاً منتخب؟! از قبيل انرژي, جنگ, فقر, فساد, فحشا, تخريب محيط زيست, تزلزل در بنياد خانواده و… در چارچوب گردنه داري فقيه نه مي گنجد و نه قابليت حل دارد ولي با اين حال حتي درصدد انجام تغييرات روسطحي نيز نيستند و ساده‌انديشانه خواستار اجراي بدون تنازل قانون اساسي پوسيده ولايت مطلقه‌اند. هر دو اردوگاه كه كما بيش تمام اهرمهاي قدرت را در دستان بي‌كفايت خود گرفته‌اند نه تنها نگاهي پيش روانه به قضاياي زمانه جاري ندارند بلكه به‌طرزي غم‌انگيز نگاهي واپسگرايانه و نوستالوژيك به گذشته دارند. البته جنون ناشي از اين نوع زاويه ديد در اردوگاه اصول گرايان به مراتب مشهود تر است.
حتي در قياس با انتخاباتهاي نمايشي ـ فرمايشي دوران قاجار و پهلوي, تحت رژيم فقيه, كهنگي تاريخي و ارتجاع سياسي از ساير حوزه‌ها بارزتر است. بدون شك ساختار قانون اساسي به‌شدت پوسيده رايج نياز به بررسيهاي همه‌جانبه سياسي ـ حقوقي براي انجام تغييرات بنيادين و جراحيهاي عميق دارد.
رأي مندانه‌اي را نيز,
با اين تفاصيل اقدام عاجل براي تجديد ساختار و ايجاد روابط باز و شفاف سياسي در تمامي حوزه‌هاي گوناگون كشور به‌وضوح احساس مي‌شود. بدون ترديد در اين مرحله نياز به استقرار دمكراسي در جامعه ايراني ديگر نه گزينه‌اي از سر تفنن بلكه يك ضرورت انقلابي است. زيرا كه ساختار سياسي ـ حقوقي دنياي امروز كه شاه بيت آن حاكميت دموكراتيك مردم بر سرنوشت خود تنها از طريق انتخاباتهاي ادواري, آزاد, منصفانه و عادلانه تحقق مي‌يابد كه تحت رژيم فقيه در تمامي ابعاد متصوره قفل گرديده و اين يعني آن كه بدون مشاركت آزادانه, آگاهانه و همه‌جانبه مردم به‌ويژه مبارزان سياسي و فعالان اجتماعي قادر نخواهيم بود كه اين بار سنگين را بر شانه‌هاي نحيف شده خود بكشيم. لذا ضرورت دارد نهادهاي سياسي ـ انقلابي جديد را ابداع, طراحي و معرفي نماييم.
هر چند كه مي‌دانيم تلاش براي مقابله با كهنگي و ارتجاع خطرات خون ريزي را نيز به‌دنبال دارد اما اينك به موازات شدت گرفتن مبارزات مردمي براي به پيروزي رساندن انقلاب سوم يعني انقلاب دموكراتيك پيشارو نبايد كه بهراسيم.
پيروزي انقلاب دموكراتيك ايرانيان به موارد بسيار زيادي بستگي تام دارد و از آن جمله است هوش و زكاوت نخبگان و فرهيختگان كشور, شجاعت و مديريت رهبران سياسي, فداكاري مردم به‌ويژه كارگران و كاركنان اصناف گوناگون كشور.
چنان‌چه ما در برحه حساس جاري, ضرورت نياز به نوعي دمكراسي ناب و اكثريت شمول را تشخيص دهيم مي‌توانيم با پيوستن به فرايند پر بركت انقلاب پيشارو در خلق پيروزمندانه آن مشاركت افتخار آميز داشته باشيم.
زنده باد ايراني,
پاينده باد ايران,
ارژنگ داودي
زنداني سياسي, معلم, شاعر و نويسنده
بهمن ۱۳۹۴

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر