وقتی
سکوت، تنها صدا بود
وقتی فریادهای سوراخ سوراخ
با پوکههای خالی
تفسیر میشدند،
عنکبوت نکبت
بر دریچههای تاریک
تار میتنید
و بر نطع خیانت
عشق سر بریده میشد
وقتی فریادهای سوراخ سوراخ
با پوکههای خالی
تفسیر میشدند،
عنکبوت نکبت
بر دریچههای تاریک
تار میتنید
و بر نطع خیانت
عشق سر بریده میشد
ما
قد برافراشتیم
و گفتیم:
«نه!»
و گفتیم:
«نه!»
در
ما عصمت سبز درختان کاج،
در برابر گراز وحشی توفان،
در ما غیرت ایستادن بود ؛
بالا بلندی ستیغ سرکش خورشیدنوش
گفتیم نه و ایستادیم
در برابر گراز وحشی توفان،
در ما غیرت ایستادن بود ؛
بالا بلندی ستیغ سرکش خورشیدنوش
گفتیم نه و ایستادیم
داس خجستهی انتقام را
به گردش درآورد
بر گلوگاه دژخیمان،
به خشم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر