#ايران -خامنهای زنگ خطر را بهصدا در میآورد
این روزها در حالی که رسانههای
حکومتی از حمایت یا حمله به رفسنجانی موج میزند و عموم مهرههای هر دو باند نظام درگیر
جنگ در رأس نظام و پیامدهای آن هستند، خامنهای در این مورد ساکت است. در عوض به شکل
بیسابقهیی نسبت به خطراتی که نظام را تهدید میکند هشدار میدهد.
حرفهای امام جمعهاش در نمایش 16بهمن تهران نیز در همین راستا
است وقتی که نسبت به «نقشههایی که در بیرون علیه ایران و نظام اسلامی و ولایتفقیه
دارند طرح میکنند» ابراز وحشت میکند. آنچه سایتهای حکومتی بهنقل از خامنهای در
روز 16بهمن انتشار دادند هم دقیقاً در همین راستا بود. این سایتها نوشتند خامنهای
گفته است: اگر آنها که در سوریه کشته شدند، نبودند «دشـمن میآمـد داخـل کشـور. اگـر
جلویـش گرفتـه نمیشـد مـا بایـد اینجـا در کرمانشـاه و همـدان و بقیـه اسـتانها بـا
اینهـا میجنگیدیـم» (سایت حکومتی انتخاب 16بهمن).
شبیه به همین نگرانی را روز 14بهمن شاهد بودیم. وقتی که در دیدار
با پاسدار شمخانی، دبیر شورای امنیت رژیم و افرادی که تلویزیون رژیم آنها را «معاونان
و کارشناسان دبیرخانه شورا» ی امنیت معرفی کرد به صحنه آمد و حرفهایی زد که از این
جهت قابلتوجه است. از جمله گفت: «امروز مقوله امنیت از یک موضوع نظامی و امنیتی صرف
خارج شده و دارای ابعاد اقتصادی، معیشتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، روانی و اخلاقی است».
این خودش یک اعتراف به گسترش تهدیدات امنیتی است، تهدیدهایی که از فضای انفجاری جامعه
ناشی میشود و البته با توجه به شرایط پس از زهرخوران و پیامدهای آن کاملاً طبیعی و
واقعی است.
اما به نظر میرسد که این تهدیدها بهنحوی به درون رژیم هم راه
برده و برگزاری دیدار با اعضای شورای امنیت رژیم و مطرح کردن علنی تهدیدات، ناشی از
این وضعیت باشد. این را میشود از این جملات خامنهای فهمید: «انجام صحیح نقش تصمیم
سازی دبیرخانه منوط به حاکم بودن “فضای صددرصد انقلابی“ در این نهاد است زیرا اگر جهت
گیریهای زاویهدار با انقلاب اسلامی در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی تأثیرگذار شود،
نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد». میبینیم که از «جهت گیریهای زاویهدار با انقلاب
اسلامی» یعنی اساس رژیم، دم میزند و معلوم است که اختلافات درون شورای امنیت رژیم
کارش به جایی رسیده که حالا دیگر باید توسط خود خامنهای علنی بشود و نسبت به آنها
هشدار داده بشود. این را از برگزاری خود این دیدار و ترکیبش هم میشود فهمید. معمولاً
دیدارهایی که خامنهای برگزار میکند، بهنحوی ارتباط دارد با موضوعی که میخواهد در
مورد آن موضع بگیرد و خطی که میخواهد به نهادها و باندهای نظام بدهد. البته اگر این
موضوع و خطی که میخواهد بدهد، در حد مسائل معمول و جاری رژیم باشد، دلیل ندارد که
اعلام آن را علنی کند. در جلساتی که در روال معمول با نهادهای مختلف دارد، حرفش را
به آنها ابلاغ میکند، اما وقتی بر سر موضوعی کشمکش درونی یا باندی وجود داشته باشد
و ببیند حرفش را نمیتواند خوب پیش ببرد، مجبور است موضع خود را به شکل علنی بیان کند
تا دستگاه تبلیغاتی رژیم و سایر نهادها را پشت خودش بیاورد و حرفش را به کرسی بنشاند.
جملاتی که خامنهای در مورد زاویه داشتن با رژیم در درون شورای امنیتش گفت، نشان از
چنین وضعیتی دارد. البته ریشه همه این نگرانیها را باید در ابعاد گسترده تهدیدات امنیتی
دید که در حرفهای روز 14بهمن خامنهای موج میزد، غیر از یکی دو جمله که ابتدای این
سخن به آنها اشاره شد این نکات هم توی حرفهای خامنهای برجسته است: «من خیلی اهمیت
میدهم به اینکه در دبیرخانه تفکر انقلابی حاکم باشد، تفکر صحیح و قوی و خالص و حزباللهی
انقلابی، این باید حاکم باشد» یا گفت «دبیرخانه شورا نیز باید با اندیشه کارآمد و تلاش
خستگیناپذیر و کار کارشناسی مبتنی بر تفکر انقلابی، تصمیم سازی صحیح را برای مقابله
با شیوههای پیچیده و جدید ضدامنیتی انجام دهد». اشاره به چیزی تحت عنوان «شیوههای
جدید ضدامنیتی» علیه رژیم، بیانگر عمق و ابعاد وجود تهدیدهایی است که خامنهای به آن
اعتراف و نسبت به آنها ابراز نگرانی کرد. بعد هم سفارش کرد به اقدامات «آرام و بیسر
و صدا» با «شیوههای جدید در «امنیت زیر پوستی جامعه». که این هم خود بیانگر نیاز به
روشهای پیچیدهتر سرکوب برای مقابله با تهدیدات انفجاری جامعه در شرایط ضعف پس از زهرخوران
است.
نتیجه اینکه به نظر میرسد جنگ هژمونی و تهدیدات امنیتی در
درون رژیم با هم تداخل کرده و وضعیت بسا وخیمتری را برای نظام ولایت به وجود آورده
است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر